جلال ذوالفنون در سال ۱۳۱۶ در آباده متولد شد. وی از کودکی به همراه خانواده‌اش به تهران آمد و از ده سالگی در خانواده‌ای موسیقی‌دان، موسیقی را آموخت. تار پدر و ویلن برادر او را با موسیقی آشنا کرده بود. وی برای ادامه تحصیل به هنرستان موسیقی ملی رفت و در آنجا با سازهای دیگری مانند تار و ویولن آشنا شد. وی ویولن را از برادرش محمود ذوالفنون فراگرفت.

“استاد جلال ذوالفنون” فقط یک استاد موسیقی نبود. او مجموعه ای از دانش، تسلط بر عملکرد و جهان بینی خاصی بود که فقط هنرمندانی مانند او دارند. رئالیسم آمیخته با تخیل کنترل شده، تخیل آزاد و در عین حال محدود به ایده‌های فرهنگ اصیلی که در آن رشد کرده است و استکبارستیزی و آشوب و رفتاری که به نظر می‌رسد پایانی ندارند. صدای سه تار او، حتی زمانی که دیگر سه تار نمی‌نوازد، در گوش و مخیله مخاطبش طنین انداز می‌شود. 

پیروان پرشور او معتقدند که ذوالفنون در ضمیر ناخودآگاه آنها موسیقی می‌نواخت. واقعیت این است که به قول استاد زنده یاد امیر حسن یزدگردی: “ساز عرفانی ذوالفنون”، برای کسانی که دوست دار این نوع از موسیقی سه تار  ایرانی هستند، از جذابیت زیادی برخوردار است.

همه این‌ها در هاله ای  از شوخ طبعی و، ابهام و بداهه نوازی دیده می‌شود که ویژگی هنرمندان خلاق و موسیقی دان های خلوت گزینی مانند او است.

در زمان هنرستان، ذوالفنون از راهنمایی‌های استاد  موسوی معروفی در نواختن سه تار استفاده کرد. در آن سال‌ها، پس از مدت کوتاهی که استاد ابوالحسن صبا با هنر درخشان نواختن تارها تأثیر جدیدی در رادیو تهران گذاشت و علاقه مندان را به شنیدن صدای این ساز مشتاق کرد، بنا به درخواست پسر استادش احمد عبادی پسر میرزا عبدالله، از نواختن سه تار  در رادیو منصرف گردید و پس از او عبادی به عنوان پادشاه بی چون و چرای سه تار در موسیقی ایران شناخته شد.

ظهور مجدد سازهای مهجور ایرانی مانند سه تار و کمانچه به اواسط دهه ۱۹۳۰ میلادی، مصادف با تأسیس اولین گروه موسیقی در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران (۱۳۴۴) و مرکز حفظ و گسترش  موسیقی (۱۳۳۷) برمی گردد. جلال ذوالفنون جوان از اولین گروه دانشجویانی بود که وارد این گروه شد. پیش از آن، وی به عنوان یک نوازنده محترم شناخته می‌شد و در چندین برنامه در ارکسترهای رسمی حضور داشت. جلال ذوالفنون در این مراکز با اساتید بزرگی چون نورعلی برومند، یوسف فروتن و سعید هرمزی آشنا شد و از آنها یاد گرفت.

جلال ذوالفنون

اگرچه وی همزمان از تحصیلات عالی هنرستان و مهارت‌های عملی خوبی برخوردار بود، و گرچه در بین محققان موسیقی به عنوان نوازنده ای محقق نیز مشهور بود (هرمز فرهت در سال ۱۳۳۶ ، تحت راهنمایی وی، با استاد صبا آشنا شد و رساله دانشگاهی خود را نوشت) با این وجود، در ارتباط با استادان مسنی که آخرین نسل دانشجویان درویش خان در آن سال‌ها بودند، دنیای جدیدی به روی او گشوده شد که پیش از آن قابل تصور نبود. آشنایی با مطالب و فنون و ترفندهای قدیمی و معاشرت با نوازندگانی که فضای بسیار متفاوتی با موسیقی هنرستان و موسیقی رادیویی داشتند، سفر خود را در دنیای اصوات به تکمیل کرد.

ایشان پس از اتمام دانشکده در همان جا و نیز مرکز حفظ واشاعه موسیقی ملی به تدریس سه تار پرداخت. حضور در این مرکز موهبت کسب فیض از محضر اساتیدی چون سعید هرمزی و یوسف فروتن را برایش به همراه داشت.

پس از انقلاب ذوالفنون در چند حیطه تاثیر گذار بود

 اول اینکه با نواختن او بود که سه تار، به عنوان ابزاری مستقل، در میان سایر سازهای موسیقی رواج یافت و سه تار او در نوارهای صد برگ و آتش در نیستان و شیدایی و در ذهن و زبان افراد علاقه مند به موسیقی نجوا شد. به گفته یکی از نوازندگان، عصر سه تار در زمان ما بیشتر با صدای سه تار ذوالفنون شناخته می‌شود زیرا هیچ کس بیش از او اصرار به نواختن این ساز نداشت.

و دیگر زمینه ای که استاد ذوالفنون در آن به فعالیت می‌پرد تدوین کتاب آموزش سه تار به جوانان علاقه مند به موسیقی اصیل ایرانی و ساز سه تار بود که نگارش وی در این زمینه نقش گسترده ای در گسترش این ساز داشت.

آثار ماندگار جلال ذوالفنون

جلال ذوالفنون آثار مکتوب و شنیداری زیادی در زمینه موسیقی ایرانی به جا گذاشته است که از جمله آنها می‌توان آلبوم‌های گل صدبرگ و آتشی را در نیستان با صدای شهرام ناظری نام برد. از دیگر کارهای وی می‌توان به مستانه، سرمستان و شب عاشقان با صدای علیرضا افتخاری و آلبوم شیدایی با صدای صدیق تعریف اشاره کرد.

وی با برترین هنرمندان کشور همکاری جدی و مستمر داشته است و اخیراً با داریوش خواجه نوری همکاری کرده و کارهای مشترکی را با این هنرمند اجرا کرده است.

فعالیت‌های هنری استاد جلال ذوالفنون

از فعالیت‌های هنری این استاد ارزنده در زمینه موسیقی و هنر می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • کنسرت موسیقی در انجمن فرهنگی ایران و اتحاد جماهیر شوروی تار (۱۹۵۸)
  • کنسرت در سازمان ملل در نیویورک برای معرفی موسیقی ایرانی به سایر ملل در سال ۱۹۹۴
  • کنسرت‌های بیشماری در ایران، ژاپن و کشورهای اروپایی، ایالات متحده آمریکا، کانادا، استرالیا
  • فعالیت در سازمان صدا و سیما از سال ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۷
  • آموزش موسیقی در مراکز هنری و آموزشی
  • تحقیق در مورد موسیقی محلی ایران در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی
  • به دعوت A.T.P.A در یک سمینار موسیقی در ژاپن شرکت کرد. در سال ۱۹۷۶ موسیقی ایرانی را به خاور دور معرفی کند.
  • همکاری با “موریس بژاز” در زمینه تلفیق موسیقی ایرانی با باله‌های اروپایی
  • همکاری با “پروفسور دویرینگ” در معرفی وی به موسیقی ایرانی از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۰
  • همکاری با موسسه DELA MUNOT ‪(Dolamonte)‬ بروکسل برای معرفی موسیقی ایرانی به کشورهای اروپای غربی
  • همکاری با WORD MUSIC INISTTUTE برای اجرا در نیویورک و معرفی موسیقی ایرانی به جهان

آثار هنری استاد جلال ذوالفنون در زمینه موسیقی

  • گل صد برگ «با صدای: شهرام ناظری»
  • دانه‌های مروارید «۱۳۵۷»
  • آتشی در نیستان «با صدای: شهرام ناظری ۱۳۶۷»
  • مستانه «با صدای: علیرضا افتخاری ۱۳۷۹»
  • کنسرت راست پنجگاه «با صدای: حسام الدین سراج ۱۳۸۶»
  • سیم آخر «با صدای: بامداد فلاحتی»
  • در آسمان «با صدای: علیرضا ادیب»
  • رقص مضراب «به همراه: سیامک بنایی»
  • هجده تصنیف «به همراه: سیامک بنایی»
  • «در این خانه بگرد»
  • مجنون «۱۳۷۹»
  • ناز و نوازش «۱۳۸۴»
  • باغ پر برگی «۱۳۹۱»
  • باغ پربرگی ۲ «۱۳۹۲»
  • «پیوند»
  • «پرند»
  • «دل آوا»